لزوم رصد حسابهای درآمدی افراد برای درآمدهای مالیاتی
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۵۶۰۲
به گزارش خبرنگار مهر، یکی از بارزترین اقدامات دولت سیزدهم در زمینه اصلاحات اقتصادی طی یکسال اخیر، مربوط به آسیبشناسی و ساماندهی نظام مالیاتی بوده است. بر همین اساس، طبق اظهارات رئیس سازمان امور مالیاتی، در ۶ ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۱، درآمدهای مالیاتی کشور بیش از ۲۳۱ هزار میلیارد تومان رسیده که این میزان برابر با ۵۱ درصد مجموع درآمدهای مالیاتی پیشبینی شده در قانون بودجه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما برخی از رسانهها در روزهای گذشته با تیترهایی همچون «نقطه کور مالیاتی»، به این موضوع پرداختهاند که "دولت در شرایطی به دنبال تنوع پایهها و افزایش درآمدهای مالیاتی به منظور پوشش کسری بودجه خود است که درآمد سرانه ملی و قدرت خرید ایرانیان طی سالهای اخیر، به شدت کاهش یافته است."
کاهش درآمدسرانه ایرانیها، حقیقتی انکارناپذیر
رصد گزارشات منتشر شده از سوی سازمانهای بینالمللی نظیر بانک جهانی نشان میدهد که درآمد سرانه ایرانیان، طی سالهای گذشته به شدت کاهش یافته است. بر همین اساس، طبق آخرین گزارش بانک جهانی، درآمد سرانه ملی ایرانیان به ۲۷۵۶ دلار رسیده، در حالیکه این رقم در سال ۲۰۱۳ برابر با ۶۴۴۳ دلار بوده است.
هر چند از آنجا که، بانک جهانی برای محاسبه تولید ناخالص داخلی ایران، نرخ دلار در بازار آزاد را مبنا قرار داده، صحت این گزارش با اما و اگرهایی مواجه است، اما به نظر میرسد با توجه به اینکه میزان رشد اقتصادی در طول دهه ۹۰، صفر بوده و روند رشد جمعیت نیز تداوم داشته است؛ بنابراین با همین یک استدلال ساده، ادعای کاهش درآمد سرانه ایرانیان، پر بیراه به نظر نمیرسد.
از سوی دیگر دادههای آماری نیز بیانگر آن بوده که میزان قدرت خرید ایرانیان در دهه ۹۰ با افت عجیبی همراه بوده است، در همین ارتباط محمدهادی سبحانیان، معاون وزیر امور اقتصاد و دارایی میگوید: «یکسوم از قدرت خرید هر ایرانی در طول دهه ۹۰ ازدسترفته است.»
بنابراین ادعای رسانههای منتقد دولت مبنی بر کاهش درآمد سرانه ایرانیان در سالهای گذشته، انکارناپذیر به نظر میرسد؛ اما آیا انتقاد این رسانهها به تکاپوی دولت برای افزایش درآمدهای مالیاتی در چنین شرایطی، منطقی است؟
آیا اصلاح نظام مالیاتی باید به دلیل کاهش درآمد سرانه متوقف شود؟
به طور کلی، درآمدهای مالیاتی تنها یکی از منابع پیشبینی شده در بودجه کشور است، اتکا به درآمدهای نفتی و استقراض از آینده (فروش اوراق) نیز از دیگر منابع مهم دولتها برای تأمین مخارج خود به حساب میآید؛ البته در کنار این روشهای مرسوم، «چاپ پول» که پیامدهای منفی از جمله تشدید تورم را در پی دارد، در دولتهای گذشته برای تأمین مخارج همواره مدنظر قرار گرفته است؛ بنابراین درآمدهای مالیاتی در مقایسه با منابع دیگر، بهترین و سالمترین روش برای تأمین هزینههای دولت محسوب میشود. البته تلاش برای کاهش هزینههای دولت هم امر مهمی است که میتواند به مرور زمان به آن دست یافت و قطعاً به صورت دفعتی اتفاق نمیافتد.
اما در مورد این ادعا که افزایش درآمدهای مالیاتی با وجود کاهش درآمد سرانه، موجب فشار اقتصادی به اقشار جامعه میشود، بایستی به این موضوع اشاره شود که پیش از قضاوت در این خصوص باید دید که اقدامات دولت موجب تحمیل فشار بیشتر به مؤدیان قدیمی و فعالان اقتصادی شده و یا اینکه منجر به شناسایی ظرفیتهای جدید و کاهش فرار مالیاتی شده است؟
به طور نمونه، دولت با اجرای برخی مواد قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مودیان، برای اخذ مالیات از اشخاص حقیقی در سال جاری، نه تنها ضرایب مالیاتی را افزایش نداده بلکه به صورت قابل توجهی آنها را کاهش هم داده است؛ اما با توجه به تکمیل پایگاه اطلاعاتی دولت از طریق ساماندهی دستگاههای کارتخوان و متصل شدن آنها به پرونده مالیاتی مؤدیان، میزان درآمدهای مالیاتی دولت از این محل افزایش یافت.
شناسایی بیش از ۲ میلیون مؤدی جدید
بنابر اظهارات داود منظور، رئیس سازمان امور مالیاتی، ایجاد پایگاه جامع اطلاعات مودیان مالیاتی در ماههای گذشته، منجر به شناسایی بیش از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار مودی جدید شده که در همین راستا و به منظور کاهش بار مالیاتی از روی دوش فعالان خرد اقتصادی، مالیات یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد صنفی، صفر در نظر گرفته شد؛ علاوه بر این در طول ماههای گذشته تاکنون، چندین باند بزرگ فساد و فرار مالیاتی و بیش از ۷۰۰۰ شرکت صوری شناسایی شده است.
چند پرسش اساسی از منتقدان اصلاح نظام مالیاتی
در خصوص ادعاهای رسانههای منتقد، بد نیست آنها به چند سوال اساسی دیگر در این خصوص پاسخ دهند؛ آیا اصلاحات اقتصادی و ساماندهی نظام مالیاتی بایستی الزاماً تا زمان افزایشی شدن درآمد سرانه متوقف شود؟ آیا اصلاح نظام مالیاتی و گسترش چتر اطلاعاتی حاکمیت، موجب شناسایی اقتصاد غیررسمی و از همین طریق منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی نمیشود؟ در شرایطی که حداقل در کوتاهمدت راهکار عملیاتی برای کاهش هزینههای دولت وجود ندارد، این مخارج بایستی از طریق کدام منابع درآمدی تأمین شود؟ راهکار پیشنهادی به غیر از اصلاح نظام مالیاتی و ایجاد پایههای مالیاتی تنظیمگر برای عادلانه شدن توزیع ثروت در اقتصاد کشور چیست؟
در همین ارتباط، مسعود دانشمند، کارشناس و عضو انجمن اقتصاددانان ایران در گفتوگو با خبرنگار مهر، در خصوص ارتباط مالیات و درآمد سرانه ملی گفت: در مفاهیم اقتصادی، تولید ناخالص داخلی و مالیات با یکدیگر ارتباط معناداری دارند.
وی با بیان اینکه استاندارهای جهانی بیانگر آن بوده که نسبت دریافت مالیات در یک کشور باید به میزان ۲۵ درصد از کل تولید ناخالص ملی باشد، گفت: اما در ایران با وجود گستردگی معافیتهای مالیاتی و سایر ملاحظات، نسبت مالیات به میزان ۸ درصد از تولید ناخالص داخلی نیز مطلوب است؛ اما متأسفانه به دلیل فرار مالیاتی در کشور این نسبت در حال حاضر حدود ۴ درصد است.
لزوم رصد حسابهای درآمدی افراد
دانشمند افزایش سلامت دارایی مردم را راهکار بهبود درآمد سرانه عنوان کرد و گفت: به طور مثال، اگر فردی کالای قاچاق را به فروش برساند، دیگر نباید قادر باشد از این پول دریافتی، در جای دیگری سرمایهگذاری کند.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی با بیان اینکه اگر نظام مالیاتی ما بتواند پولشویی را در کشور کنترل کند، شاهد آن خواهیم بود که رشوه، رانت و قاچاق تا ۹۰ درصد کاهش پیدا میکند، گفت: این کار بهوسیله دقت در اظهارنامههای مالیاتی محقق خواهد شد.
وی با بیان اینکه سلامت دارایی هنگامی محقق میشود که در انتهای هرسال هر فرد اظهارنامه مالیاتی را تکمیل نماید، گفت: در این شیوه، اگر کارمندی که دارای حقوق مشخص است به طور ناگهانی یک خانه چندمیلیاردی خریداری کند، موظف است مسیر پول دریافتی خود به سازمان امور مالیاتی نشان دهد.
اظهارنامه مالیاتی برای تمامی ایرانیان
دانشمند، با بیان اینکه اظهارنامه مالیاتی برای تمامی ایرانیان است و نباید فرقی میان وزیر و مردم عادی باشد، ادامه داد: زمان انتقال پول، مبلغی از یک فرد خارج و بهحساب فرد دیگری منتقل میشود، در نتیجه یک دارایی از فروشنده کاهش پیدا میکند، ثبت این امر بهسلامت دارایی و افزایش درآمدهای مالیاتی کمک شایانی خواهد داشت.
عضو انجمن اقتصاددانان ایران به انتقاد از شیوه خوداظهاری مبنی بر معافیت مالیاتی پرداخت و گفت: در حال حاضر تنها فروشگاهها و شرکتهای رسمی مالیات خود را پرداخت مینمایند و فرار مالیاتی گسترده در کشور وجود دارد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: نظام مالیاتی بایستی از خرید و فروش بیتکوین، یا خریدوفروش ارزی در بازار آزاد مالیات دریافت نماید، علاوه بر این هنگامی که فاکتور رسمی سامانهای جهت خریدوفروش طلا و سکه صادر نمیشود، متأسفانه مالیات این بخش نیز به طور تماموکمال دریافت نمیشود.
کد خبر 5601754 محمدحسین سیف اللهی مقدممنبع: مهر
کلیدواژه: بانک جهانی ایران هیئت دولت دولت سیزدهم سازمان امور مالیاتی ایران بورس روسیه بانک مرکزی ایالات متحده امریکا گزارش روزانه بورس وزارت نفت بورس کالا وزارت راه و شهرسازی تهران شاخص کل بورس سید احسان خاندوزی سامانه نیما اوپک پلاس افزایش درآمدهای مالیاتی تولید ناخالص داخلی اصلاح نظام مالیاتی کاهش درآمد سرانه فرار مالیاتی رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۵۶۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عواقب بند س تبصره ۶ قانون بودجه | وقتی برای معافیتها سقف تعیین شود چه میشود؟
به گزارش بورس تابناک، قانون بودجه ۱۴۰۳ در آخرین روزهای سال گذشته در بند س تبصره ۶ چالش جدیدی را به بازار سرمایه و شرکتهای بورسی و فرابورسی تحمیل کرده است. در این بند اعلام شده است:
مجموع معافیتها، نرخ صفر مالیاتی، کاهش نرخ مالیاتی و سایر مشوقهای مالیاتی اشخاص حقیقی و حقوقی از محل مجموع درآمدهای حاصل شده برای عملکرد سال ۱۴۰۳ کلیه مودیان به استثنای معافیتهای دارای سقف زمانی مشخص و موارد مندرج در ماده (۱۳۹) قانون مالیاتهای مستقیم و قانون جهش تولید دانش بنیان برای اشخاص حقوقی تا پنج هزار میلیارد ریال (۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) و اشخاص حقیقی تا پانصد میلیارد ریال (۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) قابل اعمال است.
به زبان بسیار ساده این بدان معناست که سقف ۵۰۰ میلیارد تومانی به عنوان سقف معافیت مالیاتی شرکتهای بورسی و صندوقهای سرمایه گذاری در نظر گرفته شده است.
با همه تلاش ها و اعتراضات برای جلوگیری از اجرایی شدن این بند سرانجام، یک فوریت طرح اصلاح بند س تبصره ۶ قانون بودجه ۱۴۰۳ در مجلس به تصویب رسید.
در این مطلب قصد داریم دوباره به عواقب بند س تبصره ۶ قانون بودجه بپردازیم. حامد موسوی از فعالان بازار سرمایه به بررسی این عواقب پرداخته است. عواقب بند س تبصره ۶ قانون بودجهحامد موسوی فعال بازار سرمایه | اول باید دقت کنیم فلسفه معافیت مالیاتی چیست؟ معافیتهای مالیاتی اکثرا برای کارهایی مصوب شده است که انجام آن کار وظیفه دولت ها بوده است، اما بخش خصوصی انجام میدهد و بابت آن معافیت مالیاتی میگیرد. به عنوان مثال: ایجاد کارخانه در منطقه محروم و کم برخوردار، ایجاد باشگاه فرهنگی ورزشی برای ارتقای فرهنگ جامعه و گسترش ورزش، کمک بخش خصوصی به دولت بابت تامین انرژی از جمله برق که وظیفه دولت است و چندین خدمات دیگر که دولت می بایست انجام دهد، اما به دلیل کسری بودجه با مشوق معافیت مالیاتی، انجام آن را به بخش خصوصی واگذار کرده است.
حال با تعیین سقف معافیت مالیاتی، این معافیتها از بین می رود و دیگر بخش خصوصی به کمک بخش دولتی نخواهد آمد. در شرایط رکود و تورم جامعه ایران و مشکل در فروش نفت، کماکان دولت مشکل کسری بودجه دارد و حالا مشوقهای بخش خصوصی هم برداشته می شود و دیگر کسی نیست که این قبیل خدمات را به مردم بدهد. ای کاش اگر دولت قصد داشت معافیتها را بردارد زمانی این کار را انجام می داد که خودش توان انجام آن را داشت.
نکته دیگر اینکه برخی سرمایه گذاریها به شرط معافیت مالیاتی انجام شده است و حتی بعضی خصوصی سازیها به این شرط بوده است حالا قرار است این معافیت ها برداشته شود. مثلا اگر تخفیف ۵% خوراک پالایشیها نبود هیچکس این پالایشگاهها را از دولت نمیخرید.
پس باید این را قبول کنیم اینکه بخش خصوصی با همین مشوق ها در منطقه محروم کارخانه ایجاد میکند، هزینه دارد و وقتی معافیت برداشته می شود، اعتماد به دولت از بین می رود و بعدا اگر دولت مشوق هم قرار دهد، چون تضمینی برای پایداری نیست، پس بخش خصوصی سرمایه گذاری نمیکند.
از عواقب دیگر مشکلات این بند س تبصره ۶ این است که توسعه زیرمجموعه های شرکت های بزرگ متوقف میشود.
وقتی شرکت هرچه زنجیره تولید خود را تکمیل کند تنبیه میشود و مالیات بیشتری پرداخت می کند پس مجبور نیست این کار را انجام دهد و بنابراین به جای بردن سود برای افزایش سرمایه و طرح توسعه، آن سود را بین سهامداران تقسیم میکند و این باعث می شود تا روند مستهلک شدن و خورده شدن شرکت ها سرعت بگیرد. این بند عملا در خلاف جهت رونق تولید و توسعه حرکت میکند. | نبض بورس